خلاصه داستان: پس از مرگ مرموز یکی از همکارانشان، «مایلز فولر» و «دیلن کرک پاتریک» متوجه می‌شوند که کاندیدای اصلی ارتقاء شغلی هستند و اوضاع در شرکت از این رو به آن رو می‌شود.
خلاصه داستان: میو ساساکی عاشق همکلاسی خود کنتو هینود است و بارها و بارها سعی می‌کند با تبدیل شدن به یک گربه، توجه کنتو را جلب کند، اما در مقطعی، مرز بین خودش و گربه مبهم می‌شود.
خلاصه داستان: مارکوس، هنگامی که همسرش را در صانحه‌ی دلخراش قطار از دست می‌دهد مجبور است به خانه دختر نوجوان خود، ماتیلد برود. این یک تصادف به نظر می رسید تا این که یک ریاضی دان که هم سفر او در قطار بود به همراه دو همکارش حاضر می‌شوند...
خلاصه داستان: در نیویورک قرنطینه شده، دو کشیش درهای کلیسا را به روی کسانی که به دنبال رستگاری هستند باز می‌کنند و به اهمیت ارتباط میان همدلی و ذهن باز ایمان می‌آورند.
خلاصه داستان: «امیلی» شروع به تحقیق و بررسی در مورد ناپدید شدن چندین نوجوان در شهر کوچک خود می‌کند، غافل از این که ممکن است در مقابل نیروهای شیطانی و تاریک قرار بگیرد.
خلاصه داستان: «بیل» و «اندی» که به تازگی از اقامت اجباری از بیمارستان روانی مرخص شده‌اند، به دلیل ناتوانی در انطباق خود با جامعه، ممکن است دست به اقدامات خطرناکی بزنند.
خلاصه داستان: «گابریل یولاو» یک مامور پلیس خبره است که می‌بایست با همزاد شیطانی خود که از زندانی فوق پیشرفته در دنیایی دیگر فرار کرده است، مواجه می‌شود و...
خلاصه داستان: درحالی‌که در اواسط مراحل طلاق از همسرش قرار دهد، یک نویسنده مطرح به نام «موت رینی» به کابین دور افتاده‌اش در نیویورک می‌رود و به دنبال آن است تا سلامت روحی و ذهنی‌اش را مجددا به دست آورد اما...
خلاصه داستان: یک فیلم‌ساز، گروهی از جوانان خلاق را برای رونمایی از جدیدترین پروژه‌ی مرموز خود گرد هم جمع می‌کند، اما همه‌چیز آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست.
